جوشکاری (152) ازدیاد فرزند برای آینده ای بهتر
سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید
چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند
سلام خداوند برشما
واقعا از بحث شما خوشحال شدم چون آخوندهایی مثل من می میرند برای بحث های این جوری!!
جمعیت امروز کشور ما امروز چیزی حدود هفتاد و هفت میلیون است. و طبق اعلام مرکز آمار ایران ، رشد جمعیت به وسیله ی زاد و ولد و بدون در نظر گرفتن مهاجرت در کشور ایران چیزی حدود 1.29 درصد است. این مطلب را می توانید از درگاه ملی آمار بخواهید که در سایت این مرکز موجود است. ما در کشورمان در مقابل هر زوج جوان دو فرزند نداریم تا هر زن توانسته باشد به جای خودش حداقل یک دختر داشته باشد بلکه در مقابل هر دو نفر زن و شوهر فقط 1.7 بچه وجود دارد. اگر تمدنی میزان زاد و ولد 2.1 درصد داشته باشد فقط توانسته است به تعداد اموات و فوت شدگانش جایگزین زنده بر روی زمین داشته باشد نه بیشتر. پس زمانی ما می توانیم جمعیت امروز را فقط حفظ کرده و نه افزایش دهیم که بتوانیم میزان زاد و ولد را به بالاتر از دو درصد برسانیم.
علاوه بر این ، در کل کشور ایران چیزی حدود بیست میلیون خانوار وجود دارد که البته اکثر این بیست میلیون خانوار به علت داشتن سن بالا دیگر بچه دار نخواهند شد چون مانند پدران و مادران ما یا در سنین کهولت هستند و یا علاقه ای به توالد جدید ندارند و بیشتر علاقه دارند که خود را با نوه هایشان سرگرم کنند تا با فرزندی از خودشان.
در سال 1391 در کل کشور ایران 1421689 نفر متولد شده اند که اگر از چند قلوها صرف نظر کنیم به همین تعداد خانواده ی آماده توالد داشته ایم که در سال گذشته اقدام به توالد کرده اند. با خوش بینی تمام می توان از این آمارها نتیجه گرفت که فقط از پنج میلیون خانوار جوان این بیست میلیون خانوار میتوان انتظار داشت که اقدام عاجلی برای برگرداندن رشد منفی جمعیت و حرکت افزایشی آن انجام دهند البته از پانزده میلیون دیگر نیز ناامید نیستیم!! این در حالی است که تعداد طلاق در کشور ما به حدود 143 هزار مورد در سال می رسد و این یعنی خانوارهای جوانی که قبل از توالد ریشه کن شده اند و به ثمر نرسیده اند.
اگر دوره ی حمل و شیردهی را طبق گفته ی قرآن حداقل سی ماه قرار بدهیم و تمام این خانوارهای جوان از ابتدای ازدواج تا پایان شصت سالگی ! قصد توالد سریع و بدون فاصله داشته باشند باز هم طی یک فرایند سی ساله جمعیت کشور در این دوازده دوره ی سی ماهه فقط شصت میلیون افزایش می یابد که چیزی شبیه به محال است. یعنی اگر همه ی این پنج میلیون خانوار جوان هر کدام دوازده فرزند داشته باشند بعد از سی سال جمیعت کشور به 137 میلیون نفر خواهد رسید نه سیصد میلیون.
فراموش نکنید که همین 137 میلیون فرضی بنده (در مقابل سیصد میلیون شما) هم قابل تحقق نیست چون زوج جوانی که ابتدای زندگی مشترکش سی سالگی است نمی تواند در دوره ی فرضی سی ساله ی ما ، آن هم بدون فاصله سنی بین فرزندان شرکت کند. و تعداد فراوانی از آنان اساسا زندگی مشترک چند ساله ای نخواهند داشت تا بچه دار شوند چون آمار طلاق 6.5 درصد در کشور خانواده و توالد را خشکانده است.
من نمی دانم چرا تا از توالد بحث می شود چند تقاطع شلوغ خیابان های مرکزی تهران را نمایش می دهند و مردم را از توالد بیشتر میترسانند در حالی که بحث توالد فقط مربوط به تهران نیست و مربوط به کل کشور و همه ی شهرها و روستاهاست.
کارهای ملی و کلانی مثل توالد وقتی از زبان بزرگانی چون رهبر معظم انقلاب خارج می شود ولی توسط بدنه ی دولت و دستگاه های اجرایی دنبال و حمایت نمی شود نمی تواند به هدف غایی و کامل خودش برسد. در حقیقت با این وضع اسفناک که احدی از زوج های جوان به فرزند سوم حتی فکر هم نمی کنند و حداکثر زوجین به دو فرزند قناعت می کنند و کثیری هم تک فرزند می مانند اگر ما بعد از سی سال توانسته باشیم جمعیت ایران را به مرز صد میلیون برسانیم واقعا باید جشن ملی بگیریم.
نکته قابل توجه اینجاست که ما نسل جوان متولدین بعد از انقلاب از نسل گذشته خودمان تماما ناامید هستیم و هیچ توقعی نداریم که برای ما برادر و خواهر بیاورند. فقط خواهش میکنیم زبانشان را به ملامت باز نکنند و مانع توالد فرزندانشان نشوند. باور کنید نوه هم مثل فرزند بلکه با نمک تر از اوست. بهترین کمک نسل گذشته این است که حمایت معنوی و اقتصادی خودشان را نثار فرزندانشان کنند تا آنها بتوانند کم کاری گذشتگان را در قبال تاریخ و ایران و اسلام عزیز جبران کنند.
کشور ما ایران امروز به اندازه ی کل اتحادیه اروپا گاز و انرژی مصرف میکند. شما که سوال از انرژی و چوب وآهن و غذا می کنید باید بدانید که ما با بهتر مصرف کردن می توانیم به اندازه ی اروپا جمعیت مصرف کننده داشته باشیم. ما مردم مسرف و گناه کاری هستیم. لازم نیست منابع جدیدی کشف یا افتتاح کنیم بلکه با مدیریت همین منابع و دوری از اسراف می توانیم جمعیتی مثل جمعیت اروپا را در زمستان گرم کرده و تغذیه کنیم. راه درمان اسراف کاری امروز ما جلوگیری از توالد و ضربه زدن به آینده ی میهن عزیزمان نیست.
رزق و روزی از آسمان نازل می شود و البته این هم کار خداست. وقتی روزی خور بیشتر باشد باران هم بیشتر نازل می شود. خیلی حرف خلاف واقعی نیست اگر بگوییم یکی از علل خشکسالی های اخیر در کشور ما همین کنترل زاد و ولد و کاهش جمعیت است. ما با همین کارمان موجبات خشم خداوند را فراهم کرده ایم چون گناهی مرتکب شده ایم که اسلام و شیعه را به سمت ضعف و پیری سوق داده است.
همان گونه که جنگ تحمیلی با یک میلیون سرباز و بسیجی و پاسدار و ارتشی به سامان رسید ، جنگ جمعیت نیز با همین پنج میلیون خانواده به ثمر خواهد رسید. این جنگ نیاز به مقدماتی دارد که ما تمام این مقدمات را خوب و کامل بنا کرده ایم. امروز مشکل کشور ما دبستان هایی است که دانش آموزی در آنها حضور ندارد. بیست سال بعد دانشگاه های سراسر کشور خالی از دانشجوی جوان امروز خواهند بود و فرزندی که امروز به دنیا می آید دانشجوی بیست سال بعد و دانشمند فرهیخته ی چهل سال آینده است. فقط کسی با توالد فرزند مخالفت می کند که آینده را نمی بیند و فکر می کند مشکلات امروز کشور ، مشکلات فرداها هم هست. حتی اگر امام زمان هم ظهور کنند حضرت برای آن دوران شکوهمند ایران و اسلام ، به جوانهای پرانرژی نیاز دارند و نه کهن سالان فرتوت.
ما وقتی از شش فرزند و هشت فرزند حرف می زنیم مطمئن باشید که از حداقل ها حرف می زنیم نه حداکثرها و الا تعداد مورد قبول اولاد برای هر خانواده ی شیعه چیزی بین ده تا دوازده فرزند است. همان فرمولی که در مناطق سنی نشین اجرا شده و به هدف رسیده اند.
این زمان و این سال های طلایی بهترین فرصت برای خانواده های اصیل و ناب شیعه است تا با اقتدا به فرامین رهبر خویش جمعیت شیعه را از رکود خارج کرده و به سمت ازدیاد جمعیت گام بردارند. من از کم کاری دیگر خانواده های ایرانی در امر توالد و کسانی که اعتقاد راسخی به ولایت فقیه و فرامین ایشان ندارند ، و حرف حساب ایشان را خریدار نیستند شکایتی ندارم. همین توجه نکردن این خانواده ها به توالد و تک فرزندی آنان ، بهترین فرصت برای خانواده های ناب شیعه و طرفدار انقلاب و ولایت فقیه است تا آینده ایران به دست این خانواده ها اداره شود. بیست تا سی سال بعد ، تمام امور مملکت به دست بچه های خانواده هایی است که امروز بچه دار شده اند و تمام کسانی که به یک بچه اکتفا کرده اند در خانه های سالمندان و در تنهایی ، شاهد شکوه دیدنی ایران در آن روزگار خواهند بود ؛ بر خلاف خانواده های پر جمعیت شیعه که سفره هایشان همیشه پر برکت و پر جمعیت است و نوه ها از سر و کول پدر بزرگ مومن و نورانی شان بالا می روند.
--------------------------------------------------------------------------
خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم
سلام سعي ميكنم مطالبي بگذارم كه وقتی این صفحه را بستید لبخندی از رضایت بر لب داشته باشید