پیشنهاد میکنم :
سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید
چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند
--------------------------------------------------------------------------
با سلام
کتاب جوشکاری شما
را تقریبا خواندم. من با 99 درصد صحبت های شما موافق هستم.
نه تنها موافق بلکه بهشون ایمان دارم. ولی یک مشکل خاص در زمینه ازدواج دارم.که
واقعا نمی دونم نظر دین چیه؟ اگه نظر دین و خدا را میدونستم مطمئنا همون را انجام
میدادم.
پسری هستم 25
ساله.مدت 8 سال هست بر اثر پاره ای از مشکلات (از جمله استرس کنکور و...) دچار
بیماری روحی وسواس فکری-عملی شدم (البته نه وسواس
مرسوم نجس پاکی). نمیدانم چقدر در مورد این بیماری اطلاع
دارید. استرس بی دلیل ، افکار مزاحم گاهی شدید ، در برخی مواقع
ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگری (البته فقط ترس) و...
از دید روان پزشک
ها که احتمالا شما قبولشان ندارید این یک بیماری مزمن است که احتمال زیاد تا آخر
عمر با من است و در شرایط استرس زا عود می کند. علاج آنرا هم در دارو میدانند.که
بنده 4 سال خوردم و بهبودی نسبی پیدا کردم (اگرچه آسیب های جسمی هم بهم زد) ولی
الان 1.5 سال است دارو نمی خورم (اگرچه ممکن است باز به دارو نیاز پیدا کنم!)
سوال اصلی:
از طرفی بنده
نیاز شدید به ازدواج دارم. شرایط اجتماعی و مالی هم اجازه ازدواج میدهد.تنها مشکل
من این است که در مورد این بیماری چه باید بگویم؟ فقط کافی است خانواده های
مذهبی(که من تنها حاضر به ازدواج با آنها هستم) بفهمند من روزی داروی روانپزشکی می
خوردم ، یا هم اکنون نسبت به استرس حساس هستم. محال است به من دختر بدهند. چون این
را نشانه ی بی ایمانی من میدانند! اگر هم چیزی نگویم اخلاقا کتمان کاری است. اگرچه
از لحاظ شرعی عقد صحیح است. هر مشاوری اعم از مذهبی یا روانشناس یک راه به من
پیشنهاد داده. به نظر شما چه کنم خدا از من راضی است؟
--------------------------------------------------------------------------
سلام خداوند برشما
قبل از پرداختن به سوال شما نیاز است که یک مقدمه ی بی ربط خدمتتان تقدیم کنم. توصیه میکنم این مقدمه ی بی ربط را با کمی حوصله و دقت مطالعه بفرمایید:
مقدمه ی بی ربط:
برای درمان استرس اگر نگاهی به دستورات روان شناسان مدرن روز
بیاندازید ستونی از دستورات و فرمول ها را برای شما ردیف می کنند و نظیر چنین حرف
هایی را برای شما تکرار می کنند و می گویند:
اول از همه بدانید که شما تنها نیستید این روزها
اضطراب و استرس همهگیر شده است. همه درگیر این مشکل هستند باید راهی برای کاهش آن
پیدا کرد.
به
طور منظم ورزش کنید.
مواد
غذایی متنوعی در برنامهی غذاییتان بگنجانید.
مصرف
دخانیات و کافئین زیاد را کاهش دهید.
به
اندازهی کافی بخوابید.
روی
تنفستان تمرکز کنید. به آرامی و از شکم نفس عمیق بکشید.
زمانی
که اضطراب تمام وجودتان را میگیرد دست هایتان را خیلی محکم مشت و سپس رها کنید.
به
خاطرات خوبتان فکر کنید و سعی کنید ترس را با غرق شدن در خاطرات خوب از خود دور
کنید.
اگر
دچار دلشوره و اضطراب هستید ، چای بابونه به همراه مقدار کمی سنبل الطیب می تواند
باعث آرام شدن شما شود. برخی از مواد تشکیل دهنده بابونه دقیقا همان کاری را با
مغز می کنند که داروهای آرام بخش همچون والیوم انجام می دهند.
حداقل
یک بار در روز، پنج یا ده دقیقه آرام بنشینید و کاری انجام ندهید.
یکی
از راههای درمان استرس خندیدن است،همیشه موضوعی برای خنده در دست داشته باشید.
هنگامی
که با یک کار دلهره آور مواجه می شوید،به موسیقی گوش فرا دهید این کار به کاهش
استرس شما کمک می کند.
به
شخص یا چیزی که عمیقا مورد علاقه تان است (در هر مکان) از۵ ثانیه
تا ۵ دقیقه
فکر کنید. این کار میتواند استرس شما را کم کند.
یکی
دیگر از راههایی که میتواند استرس شما را کم کند قدم زدن است.
برای
پنج دقیقه، تنفس خود را آهسته تر کنید و در حدود۶ بار
در دقیقه نفس بکشید.
برخی
از مواقع مردم در نتیجه گرسنگی مضطرب و عصبی می شوند. بنابراین، هنگامی که دچار
اضطراب شدید یعنی قند خون شما کاهش پیدا کرده است و بهترین کار خوردن یک میان وعده
سبک همچون گردو یا یک تکه شکلات تلخ به همراه یک لیون آب یا چای گرم است.
درست
قبل از ترک تختخواب و بلافاصله بعد از اینکه زنگ ساعت در صبح به صدا درآمد، ۵ دقیقه
برای آرام کردن بدنتان وقت صرف کنید.
محیط
فیزیکی خود را تنظیم کنید: نور، رنگ و سر و صدا عناصری هستند که بر حواس ما اثر
گذاشته و میتوانند فشارآفرین بوده ، یا برعکس کاهندهی استرس باشند.
خودتان
را تشویق کنید: خیلی وقتها آدمها تحت فشار قرار میگیرند چون خودشان را سرزنش میکنند،
حتی زمانی که مقصر نیستند. در چنین مواردی بزرگترین خطای فرد خودگوییهای منفی
است، چون استرسآفرین است.
افراد
موفق را انتخاب کنید: روابط بین فردی محتاج سرمایهگذاری عاطفی فراوانی است. افراد
منفیباف، انتقادگر، یا منزوی، بر استرس وارده بر افراد دیگر میافزایند و بر عکس
افراد خوشبین که خودباوری بالاتری دارند، استرس زیادی در اطرافیان خود وارد نمیآورند.
به
خودتان جایزه بدهید: جایزه و تشکر در قبال انجام کاری، یک بخش حیاتی مدیریت استرس
است
رسم
و قاعدهای برای خود مقرر کنید: افراد پر مشغله استرس زیادی را تحمل میکنند چون
سیستم، الگو یا قاعدهی خاصی را برای زندگی روزمره خود تعیین نمیکنند در حالی که
داشتن رسوم یا عادتهای خاص هم صرفهجویی در وقت است (چون لازم نیست هر روز برای
زندگی برنامهریزی نمود) هم در شرایط افزایش استرس به فرد کمک میکند، چرا که فرد
احساس میکند علیرغم استرس فراوان یا پیشبینی ناپذیر، چیزی وجود دارد که در زندگی
ثابت است.
به
زندگی معنوی خود غنا ببخشید: داشتن یک اعتقاد مذهبی، افق دید ما را وسیع میکند،
به ما سعهی صدر میدهد و در شرایط استرسهای عمیق بسیار کمک کننده است.
دفتر
یادداشت روزانه داشته باشید: اینکه فردی همه روزه احساسهای ناخوشایند خود را در
یک دفتر روزانه یادداشت نماید (مخصوصاً کسانی که به سختی میتوانند درباره
مشکلاتشان صحبت کنند، یا گوش شنوندهای در اختیار ندارند)، به فرد کمک میکند تا
هنجارهای منفیاش را بیرون ریخته یا به عبارتی از خود دور سازد.
درمان استرس در
6 ثانیه : هنگامی
که دچار استرس می شوید بکوشید عضلات صورت خود را شل کنید و هیچ حالتی به آن ندهید
. لبخند بزنید و مجسم کنید که این لبخند در تمام صورت حتی در چشم شما پخش شده و
همه صورت شما در حال خندیدن است.
اگر
دچار دلشوره و اضطراب هستید، دمنوش بابونه می تواند باعث آرام شدن شما بشود.
گفته
می شود راهب های بودایی ژاپنی می توانند برای ساعت ها بسیار ریلکس و آرام مراقبه
کنند. یکی از دلایل آرامش آنها اسیدآمینه موجود در چای سبز آنها به نام اِل-
تیانین است.
برخی
از گیاه های دارویی باعث آرامش بدون خواب آلودگی می شوند (همچون اِل- تیانین) و
برخی دیگر خاصیت آرام بخش و مسکن دارند. سنبل الطیب (والرین) در دسته دوم جای می
گیرد. این گیاه باعث خواب راحت به خصوص برای آن دسته از افرادی می شود که دچار کم
خوابی و بی خوابی هستند.
بادرنجبویه
نیز در کاهش استرس و داشتن خواب راحت موثر است. افرادی که حدود 600 میلی گرم از
این گیاه را روزانه مصرف می کنند، آرام تر از افرادی هستند که قرص های آرام بخش
مصرف می کنند.
ورزش
برای ذهن و جسم بسیار مفید است. با انجام تمرینات ورزشی می توانید اضطراب خود را
در لحظه از بین ببرید. اگر بر اساس یک برنامه مشخص و منظم ورزش کنید، اعتماد به
نفستان افزایش می یابد و احساس سلامت بیشتری می کنید. از جمله دلایل اضطراب،
بیماری و چاقی است که در اثر ورزش کردن هر دو آنها از بین می روند.
21دقیقه:
این زمان نشان می دهد چقدر ورزش کمک می کند تا اضطراب خود را کاهش دهید. هنگامی که
واقعا مضطرب هستید روی تردمیل بدوید تا پس از ورزش آرامش خود را به دست بیاورید.
بهتر است روزانه 20 تا 30 دقیقه ورزش هایی انجام دهید که تپش قلب شما را افزایش می
دهند –همچون
تردمیل، دویدن، بالا رفتن از پله ها یا ... . اگر اهل ورزش نیستید حداقل روزانه
مسافتی را با سرعت بالا پیاده روی کنید.
برای
هوشیاری کامل هنگام تنفس، از خود سوال های ساده ای بپرسید. در یک جای آرام
بنشینید، چشمان خود را ببندید و به نحوه تنفس خود و دم و بازدم هایتان توجه کنید.
همزمان از خود سوال های ساده ای بپرسید و روی تنفس خود تمرکز کنید. مثلا، دمای
هوایی که وارد بینی شما می شوند چند است؟ وقتی نفستان خارج می شود چه تغییری در
بدن شما ایجاد می کند؟ وقتی هوا وارد ریه های شما می شود چه حسی دارد؟
ویژگی
مست کننده (نه همچون مشروبات الکلی) اسطوقدوس از نظر روانی باعث آرامش می شود.
نفس
خود را بگیرید و رها کنید. البته لازم نیست این کار را تا حدی که کبود شوید ادامه
دهید. فقط کافیست همچون تمرینات یوگا با تنفس های عمیق روح خود را آرام کنید.
برخی
از مواقع مردم در نتیجه گرسنگی مضطرب و عصبی می شوند. بنابراین، هنگامی که دچار
اضطراب شدید یعنی قند خون شما کاهش پیدا کرده است و بهترین کار خوردن یک میان وعده
سبک همچون گردو یا یک تکه شکلات تلخ به همراه یک لیون آب یا چای گرم است.
رژیم
غذایی مناسب در طولانی مدت موجب کاهش استرس می شود.
از
اینکه به خودتان گرسنگی بدهید دست بردارید. بیشتر افرادی که دچار تشویش و استرس
فراوان هستند، صبحانه نمی خورند. توصیه ما این است که حتما چیزی همچون تخم مرغ که
سرشار از پروتئین و کولین است، میل کنند. کمبود کولین باعث افزایش اضطراب بیهوده
در انسان می شود.
شما
می دانید که روغن ماهی برای قلب مفید است و از افسردگی نیز جلوگیری می کند. امگا 3
موجب کاهش اضطراب نیز می شود.
به
جای این افکار منفی و بیهوده، نفس عمیق بکشید، پیاده روی کنید و روی مسایل واقعی
تمرکز کنید.
هرچقدر
هم احساس اضطراب داشته باشید، پس از استراحت در سونای خشک یا بخار، احساس آرامش
خواهید داشت. با گرم کردن بدن خود، گرفتگی عضلات و استرس خود را کاهش می دهید.
ژاپنی
ها به حمام جنگل، «شیرین-یوکو» می گویند. حمام جنگل در واقع راه رفتن در میان
درختان است. محققان ژاپنی واکنش های بدن افرادی که به مدت 20 دقیقه در میان جنگل و
بوی خوب چوب و چمن و صدای جریان آب، پیاده روی کرده بودند را مورد بررسی قرار
دادند. مشخص شد این افراد استرس کمتری دارند و آرام تر هستند.
مراقبه
ذهنی در اصل برای بودایی ها است اما در عصر حاضر از آن به عنوان درمانی برای تشویش
و اضطراب نیز استفاده می کنند. تمرینات ذهنی برای آگاهی بیشتر به افراد کمک می کند
تا واقعیت جاری را به جای ترس و واهمه های خود از آینده ببینند. برای این منظور می
توانید ابتدا از تمرکز روی زمان حال با هشیاری کامل و بدون هیچ قضاوتی آغاز کنید.
گل
ساعتی نوعی مسکن به شمار می رود و دولت آلمان آن را به عنوان درمانی برای بی خوابی
های عصبی تایید کرده است. یافته های علمی ثابت کرده اند این گیاه نشانه های اضطراب
را کاهش می دهد و خاصیتی همچون داروهای آرامش بخش دارد. این گیاه را بیشتر برای
درمان بی خوابی تجویز می کنند.
همیشه
به این دلیل که اضطراب های خود را می شناسید و از تغییرات بدن خود آگاه هستید، به
خود اعتماد به نفس بدهید. این مساله وافعا برای برطرف کردن اضطراب الزامی است. قدم
بعدی داشتن مکالمه مثبت با خود، تغییر درک و فهم یا استفاده از روش های آرامش بخش
است.
غرض از این مقدمه ی طولانی:
من
تمام این لیست بلند و طولانی را با مراجعه به حدود ده سایت روان شناسی و با یک جست
و جوی ساده در وب به دست آوردم و به عمد برای شما لیست کردم تا متوجه شوید خواندن
خود این دستورها چقدر اضطراب آور و دلهره زا است.
وقتی این دستورات روان شناسان مدرن را مرور می کردم
برای اکثر آنها در ذهنم قرینه و نظیری در دستورات اسلامی پیدا کردم اما مشکل شما
با لیست کردن دستورات اسلام در این باب حل نمی شود. این دستورات پراکنده که گاهی
ژاپنی و گاهی آلمانی و گاهی یونانی بودند نظم درستی ندارند و هر کدام از این روش
ها از یک سبک زندگی خاص تبعیت می کنند.
به سوی راه حل اسلام
زمانی که خانه ی پیامبر اعظم و دیگر اولیای دین
از زینت های دنیا و وسایل پر زرق و برق تمدن دیروز و لوازم تکنولوژیک امروز خالی
بود و زمانی که پیامبر اعظم به دخترش برای جهیزیه ای که اکثر لوازمش اشیاء خاکی و
گلی بود تبریک گفت و زمانی که امیرالمومنین علی بن ابیطالب حاکم کشور بزرگ اسلامی برای سیر کردن شکمش نان جوی خشک می خورد ، هیچ کس فکر
نمی کرد که این سبک زندگی ساده و خاص روزی آرزوی انسان های مدرنی باشد که برای
فرار از استرس زندگی غربی به زندگی ساده ی پیامبران رو می آورند.
روزی که اسلام زینت کردن مساجد با طلا و نقره را
حرام دانست و از به کار بردن موسیقی ناقوس در معابد و مساجد مسلمانان دوری کرد
هنوز هیچ کس نمی دانست که موسیقی کاری جز بر هم زدن آرامش بشر نخواهد داشت.
زمانی که در سحرگاهان ، مردم یا همسران رسول اکرم
ایشان را بعد از برخواستن از خواب ، ابتدا در حال گفتن ذکر خداوند و سپس در حال
سجده (آن هم در همان بستر ساده و بی آلایش) می دیدند ، هیچ گاه فکر نمی کردند
که رسول اکرم در حال آموزش یک سبک زندگی بی بدیل برای آرامش و سکونت دل در حریم
امن الاهی است.
از دستورهای غلط روان شناسی امروز مثل ترویج و
توصیه به موسیقی برای درمان استرس و نگرانی که بگذریم ، بسیاری از نسخه های آنها بدون ذکر
نام و نشان ، دقیقا نسخه ی بزرگان و اولیای دین است که به عمد بدون نام خدا و
دین به خرد توده های مردم داده می شود تا آنها باور نکنند که دین در این مقوله ها
حرفی برای گفتن دارد و مردم می توانند پیامبر اعظم و جانشینان کریمش را الگوی
زندگی آرام و بدون اضطراب و استرس قرار بدهند.
چرا هیچ کدام از این سایت های روان شناسی به
تاثیر نماز صبح و وضوی شاداب کننده ی صبحگاهی اش برای شروع یک روز آرام و خدایی
اشاره نمی کنند؟ چرا هیچ روان شناسی تاثیر نماز ظهر و عصر در میانه ی روز و دست
کشیدن از کار بعد از چند ساعت کار مداوم را بررسی نمی کند؟ چرا تاثیر نماز مغرب و
نماز خفتن (عشاء) را قبل از استراحت شبانه در کسب آرامش در نظر نمی گیرند؟ چرا راه
کسب آرامش روحی روزه داران را ، در پی چند ساعت گرسنگی و تشنگی ، تبدیل به نسخه
نمی کنند؟ چرا رفتن به مجلس روضه ی سیدالشهدا و گریه بر مصائب آن حضرت را مایه آرامش
افراد نمی دانند؟ کسی که هر روز برای سیدالشهدا گریه کرده باشد هیچ استرس و
اضطرابی او را به ترس و دهشت نمی اندازد. سیدالشهدا روح انسان را بزرگ و افق نگاه
عاشقانش را بلند می کند.
چرا در تمام نسخه های روان شناسان غربی نامی از
خدا نیست و اگر از خدا و معنویت حرفی بزنند این کلامشان مانند تافته ای جدا بافته به مابقی کلامشان هیچ ربطی ندارد ؟ و چرا و چگونه می خواهند انسان را بدون یاد معاد ، آخرت و بهشت آرام کنند؟ آیا انسان
بدون یاد خدا آرامش پیدا می کند؟ چرا نسخه ی روان شناس منکر خدا و اسلام ، با نسخه
ی روان شناس علاقه مند به خدا و مومن به اسلام تفاوت چندانی نمی کند؟ درمان استرس
و اضطراب که از سنخ ریاضیات و شیمی و فیزیک نیست تا بگویید حاصل ضرب و تقسیم اعداد
، ربطی به مومن و کافر بودن ریاضیدان و دانشمند آن علوم ندارد. بالاخره ما کی وکجا می
خواهیم به این دانش های جدای از خدا و قیامت شک بکنیم؟
انسان به دنبال امنیت عاطفی و فرهنگی و اجتماعی و
اقتصادی و سیاسی است و این امنیت و آرامش را با هیچ چیزی جز خدا و دستورات او و
سبک زندگی مورد نظر او به دست نمی آورد.
اما جواب خلاصه و ان شاالله مفید برای سوال برادر عزیزم اینکه:
همه باید ازدواج بکنند و این دستور اسلام هیچ
استثنایی ندارد. هیچ مرد و زن مسلمانی نباید خود را از این سلوک دینی و اخلاقی و عرفانی بی
نیاز بداند. اگر کسی لایق تر از من و شما در ترک ازدواج و رهبانیت بود آن فرد کسی
جز علی یا فاطمه (که سلام خداوند بر آنها) نبود.
صداقت را راه نجات خودتان بدانید و مخفی کاری
نکنید. اگر می خواهید به آرامش کامل برسید اسلام و دستوراتش را در اعتقاد و عمل سر
لوحه ی زندگی تان قرار بدهید. درست است که شما در مراجعه کردن به روان شناسان غربی
و استفاده از داروهای آنان اشتباه کرده اید اما این دلیل بر بی ایمانی شما نیست.
بی ایمان کسی است که دستورات خداوند را به عمد ترک می کند و واجباتش را اتیان نمی
کند.
ازدواج با یک دختر مومن طبق وعده ی خداوند شما را
به یک سکونت و آرامش مطلوب می رساند. اما بدانید که ازدواج راه رسیدن به همه ی این آرامش نیست.
ازدواج فقط قطعه ای از این پازل کامل و دیدنی است که باید در کنار نماز و روزه و
حجاب و امر به معروف و جهاد و دیگر عبادات دیده شود. از امروز تمام تلاشتان را
بکنید که این تصویر زیبا را به صورت تمام عیار به نمایش بگذارید و به جهان آفرینش
آن گونه بنگرید که خداوند آن را آفریده و می نگرد. از هر عاملی که دل شما را از
خدا دور میکند و باعث غفلت شما می شود دوری کنید و به معنای واقعی و صحیح کلمه
زاهد باشید. زاهد کسی است که به آنچه به او از نعمات دنیا می دهند فرحناک نمی شود
و اگر نعمتی از او زایل گردد سکته نمی کند.
از امروز بنده ی خوب خدا باشید. کسی که
اعمال و رفتارش مطابق دستورات خداوند و نگاهش به آفرینش ، مطابق هستی شناسی الاهی
باشد ، حتی از تکه تکه شدن سیدالشهدا در گودال قتلگاه دچار اضطراب و نگرانی نمی شود.
مومن چنان آرام است که هیچ حادثه ای باعث تکان خوردن آب در دل او نمی شود و هر چه ایمان بالاتر ، آرامش بیشتر.
قرآن به مومنان در کنار توحید در ذات و صفات و افعال ، توحید در محبت و توحید در ترس را نیز آموزش داده است. انسان تا فقط از خدا نترسد نمی تواند دلهره های عالم ماده را از دلش بیرون بریزد. ایای فارهبون یعنی ترس فقط باید از خدا باشد نه اینکه از خدا فقط باید ترسید. از جمله و ایای فارهبون استفاده می شود که انسان در ترس نیز باید موحد باشد چرا که کلمه ایای در ابتدای آیه مانند آیه ایاک نعبد افاده حصر میکند.
در جای دیگر قرآن می فرماید: لاتخشوهم فاخشونی یعنی از آنها نترسید بلکه از من ترس داشته باشید. کسی که گناه را ترک کند و فرامین الاهی را به جا آورد و در قلعه توحید وارد می شود دیگر دلیلی برای ترس از خدا ندارد و ادامه ی راه را با محبت موحدانه ی او طی می کند. قدم اول این است که گناهان را هر چه هست ترک بکنیم تا بتوانیم در حریم امن خداوند و محبت او باشیم. کسی که از خدا ترس داشته باشد دلش برای اتفاقات دنیایی و کمبودهایی که ممکن است هر لحظه به او برسد نمی لرزد. ترس از مرگ ، ترس از دست دادن امکانات و نعمات و اطرافیان ، ترس نرسیدن به خوشی و لذات مادی همه و همه در پرتو ترس از خدا رنگ می بازند چون تنها خداست که نعمت می دهد و بلاها را باز می دارد و راه رسیدن به ترس از خدا تنها و تنها ترک گناه است.
این سبک زندگی مومنانه را تمرین کنید تا بفهمید و درک
کنید این آرامش طنطنانی فقط برای بهشت نیست. اگر روحتان بهشتی باشد روی زمین نیز
بهشتی و آرام زندگی خواهید کرد.
--------------------------------------------------------------------------
خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم