جوشکاری (152) ازدیاد فرزند برای آینده ای بهتر

پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

--------------------------------------------------------------------------

من نمی دونم چه بلایی باید سر این مملکت بیاد تا امثال شما از حرفای احمقانه تون کوتاه بیاین! اگه هر زوج ایرانی 6 تا فرزند بیارن جمعیت ایران تو 30 سال آینده میشه 300 ملیون! 60 سال دیگه 900 ملیون! 100 سال دیگه 2.2 ملیارد!! اومدیم و امام زمان تو این صد سال ظهور نکردن و اوضاع رو مدیریت نکردن، شما آخوندای گرامی که از مدیریت کشور 30-40 ملیونی برنیومدین میخواین یه کشور 2.2 ملیارد نفری رو با سالی 80 ملیاردمترمکعب بارون اداره کنین؟ (همین الان ما داریم سالی 110 ملیارد متر مکعب آب مصرف می کنیم)
این فقط از آبش، این جمعیت غذا نمی خواد؟ سوخت مصرف نمی کنه؟ چوب برای وسایل منزل؟ آهن برای خونه؟ پشم و پنبه نمی خواد که لخت نمونه؟ عقلم خوب چیزیه والا! حالا 1 بچه نه 2 تا هم 3تا! حداقل 6 الی 8 تا رو از کجاتون در میارین.

--------------------------------------------------------------------------

سلام خداوند برشما

واقعا از بحث شما خوشحال شدم چون آخوندهایی مثل من می میرند برای بحث های این جوری!!

جمعیت امروز کشور ما امروز چیزی حدود هفتاد و هفت میلیون است. و طبق اعلام مرکز آمار ایران ، رشد جمعیت به وسیله ی زاد و ولد و بدون در نظر گرفتن مهاجرت در کشور ایران چیزی حدود 1.29 درصد است. این مطلب را می توانید از درگاه ملی آمار بخواهید که در سایت این مرکز موجود است. ما در کشورمان در مقابل هر زوج جوان دو فرزند نداریم تا هر زن توانسته باشد به جای خودش حداقل یک دختر داشته باشد بلکه در مقابل هر دو نفر زن و شوهر فقط 1.7 بچه وجود دارد. اگر تمدنی میزان زاد و ولد 2.1 درصد داشته باشد فقط توانسته است به تعداد اموات و فوت شدگانش جایگزین زنده بر روی زمین داشته باشد نه بیشتر. پس زمانی ما می توانیم جمعیت امروز را فقط حفظ کرده و نه افزایش دهیم که بتوانیم میزان زاد و ولد را به بالاتر از دو درصد برسانیم.

علاوه بر این ، در کل کشور ایران چیزی حدود بیست میلیون خانوار وجود دارد که البته اکثر این بیست میلیون خانوار به علت داشتن سن بالا دیگر بچه دار نخواهند شد چون مانند پدران و مادران ما یا در سنین کهولت هستند و یا علاقه ای به توالد جدید ندارند و بیشتر علاقه دارند که خود را با نوه هایشان سرگرم کنند تا با فرزندی از خودشان.

در سال 1391 در کل کشور ایران 1421689 نفر متولد شده اند که اگر از چند قلوها صرف نظر کنیم به همین تعداد خانواده ی آماده توالد داشته ایم که در سال گذشته اقدام به توالد کرده اند. با خوش بینی تمام می توان از این آمارها نتیجه گرفت که فقط از پنج میلیون خانوار جوان این بیست میلیون خانوار میتوان انتظار داشت که اقدام عاجلی برای برگرداندن رشد منفی جمعیت و حرکت افزایشی آن انجام دهند البته از پانزده میلیون دیگر نیز ناامید نیستیم!! این در حالی است که تعداد طلاق در کشور ما به حدود 143 هزار مورد در سال می رسد و این یعنی خانوارهای جوانی که قبل از توالد ریشه کن شده اند و به ثمر نرسیده اند.

اگر دوره ی حمل و شیردهی را طبق گفته ی قرآن حداقل سی ماه قرار بدهیم و تمام این خانوارهای جوان از ابتدای ازدواج تا پایان شصت سالگی ! قصد توالد سریع و بدون فاصله داشته باشند باز هم طی یک فرایند سی ساله جمعیت کشور در این دوازده دوره ی سی ماهه فقط شصت میلیون افزایش می یابد که چیزی شبیه به محال است. یعنی اگر همه ی این پنج میلیون خانوار جوان هر کدام دوازده فرزند داشته باشند بعد از سی سال جمیعت کشور به 137 میلیون نفر خواهد رسید نه سیصد میلیون.

فراموش نکنید که همین 137 میلیون فرضی بنده (در مقابل سیصد میلیون شما) هم قابل تحقق نیست چون زوج جوانی که ابتدای زندگی مشترکش سی سالگی است نمی تواند در دوره ی فرضی سی ساله ی ما ، آن هم بدون فاصله سنی بین فرزندان شرکت کند. و تعداد فراوانی از آنان اساسا زندگی مشترک چند ساله ای نخواهند داشت تا بچه دار شوند چون آمار طلاق 6.5 درصد در کشور خانواده و توالد را خشکانده است.

من نمی دانم چرا تا از توالد بحث می شود چند تقاطع شلوغ خیابان های مرکزی تهران را نمایش می دهند و مردم را از توالد بیشتر میترسانند در حالی که بحث توالد فقط مربوط به تهران نیست و مربوط به کل کشور و همه ی شهرها و روستاهاست.

کارهای ملی و کلانی مثل توالد وقتی از زبان بزرگانی چون رهبر معظم انقلاب خارج می شود ولی توسط بدنه ی دولت و دستگاه های اجرایی دنبال و حمایت نمی شود نمی تواند به هدف غایی و کامل خودش برسد. در حقیقت با این وضع اسفناک که احدی از زوج های جوان به فرزند سوم حتی فکر هم نمی کنند و حداکثر زوجین به دو فرزند قناعت می کنند و کثیری هم تک فرزند می مانند اگر ما بعد از سی سال توانسته باشیم جمعیت ایران را به مرز صد میلیون برسانیم واقعا باید جشن ملی بگیریم.

نکته قابل توجه اینجاست که ما نسل جوان متولدین بعد از انقلاب از نسل گذشته خودمان تماما ناامید هستیم و هیچ توقعی نداریم که برای ما برادر و خواهر بیاورند. فقط خواهش میکنیم زبانشان را به ملامت باز نکنند و مانع توالد فرزندانشان نشوند. باور کنید نوه هم مثل فرزند بلکه با نمک تر از اوست. بهترین کمک نسل گذشته این است که حمایت معنوی و اقتصادی خودشان را نثار فرزندانشان کنند تا آنها بتوانند کم کاری گذشتگان را در قبال تاریخ و ایران و اسلام عزیز جبران کنند.

کشور ما ایران امروز به اندازه ی کل اتحادیه اروپا گاز و انرژی مصرف میکند. شما که سوال از انرژی و چوب وآهن و غذا می کنید باید بدانید که ما با بهتر مصرف کردن می توانیم به اندازه ی اروپا جمعیت مصرف کننده داشته باشیم. ما مردم مسرف و گناه کاری هستیم. لازم نیست منابع جدیدی کشف یا افتتاح کنیم بلکه با مدیریت همین منابع و دوری از اسراف می توانیم جمعیتی مثل جمعیت اروپا را در زمستان گرم کرده و تغذیه کنیم. راه درمان اسراف کاری امروز ما جلوگیری از توالد و ضربه زدن به آینده ی میهن عزیزمان نیست. 

رزق و روزی از آسمان نازل می شود و البته این هم کار خداست. وقتی روزی خور بیشتر باشد باران هم بیشتر نازل می شود. خیلی حرف خلاف واقعی نیست اگر بگوییم یکی از علل خشکسالی های اخیر در کشور ما همین کنترل زاد و ولد و کاهش جمعیت است. ما با همین کارمان موجبات خشم خداوند را فراهم کرده ایم چون گناهی مرتکب شده ایم که اسلام و شیعه را به سمت ضعف و پیری سوق داده است.

همان گونه که جنگ تحمیلی با یک میلیون سرباز و بسیجی و پاسدار و ارتشی به سامان رسید ، جنگ جمعیت نیز با همین پنج میلیون خانواده به ثمر خواهد رسید. این جنگ نیاز به مقدماتی دارد که ما تمام این مقدمات را خوب و کامل بنا کرده ایم. امروز مشکل کشور ما دبستان هایی است که دانش آموزی در آنها حضور ندارد. بیست سال بعد دانشگاه های سراسر کشور خالی از دانشجوی جوان امروز خواهند بود و فرزندی که امروز به دنیا می آید دانشجوی بیست سال بعد و دانشمند فرهیخته ی چهل سال آینده است. فقط کسی با توالد فرزند مخالفت می کند که آینده را نمی بیند و فکر می کند مشکلات امروز کشور ، مشکلات فرداها هم هست. حتی اگر امام زمان هم ظهور کنند حضرت برای آن دوران شکوهمند ایران و اسلام ، به جوانهای پرانرژی نیاز دارند و نه کهن سالان فرتوت.

ما وقتی از شش فرزند و هشت فرزند حرف می زنیم مطمئن باشید که از حداقل ها حرف می زنیم نه حداکثرها و الا تعداد مورد قبول اولاد برای هر خانواده ی شیعه چیزی بین ده تا دوازده فرزند است. همان فرمولی که در مناطق سنی نشین اجرا شده و به هدف رسیده اند.

این زمان و این سال های طلایی بهترین فرصت برای خانواده های اصیل و ناب شیعه است تا با اقتدا به فرامین رهبر خویش جمعیت شیعه را از رکود خارج کرده و به سمت ازدیاد جمعیت گام بردارند. من از کم کاری دیگر خانواده های ایرانی در امر توالد و کسانی که اعتقاد راسخی به ولایت فقیه و فرامین ایشان ندارند ، و حرف حساب ایشان را خریدار نیستند شکایتی ندارم. همین توجه نکردن این خانواده ها به توالد و تک فرزندی آنان ، بهترین فرصت برای خانواده های ناب شیعه و طرفدار انقلاب و ولایت فقیه است تا آینده ایران به دست این خانواده ها اداره شود. بیست تا سی سال بعد ، تمام امور مملکت به دست بچه های خانواده هایی است که امروز بچه دار شده اند و تمام کسانی که به یک بچه اکتفا کرده اند در خانه های سالمندان و در تنهایی ، شاهد شکوه دیدنی ایران در آن روزگار خواهند بود ؛ بر خلاف خانواده های پر جمعیت شیعه که سفره هایشان همیشه پر برکت و پر جمعیت است و نوه ها از سر و کول پدر بزرگ مومن و نورانی شان بالا می روند.

--------------------------------------------------------------------------

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم

جوشکاری (150) هدف مومن از ازدواج

پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

-------------------------------------------------------------------------- 

در مورد اون قسمتی هم که فرمودید که افراد را معرفی کنم که چه شود، فکر میکنم در پاراگراف بعدی خودتان جواب را داده اید منظور من هم معرفی این گونه افراد بود که دوست ندارند با ملاکهای مادی انتخاب شوند و یا عده ای که در حسابهای مادی دیگران جا نمیشوند و حتی دیده نمی شوند با وجود داشتن فضیلتهای انسانی زیاد.

و با این جمله که (دختری که شرایط خانوادگی اش و سنش و تحصیلاتش و زیبایی اش تمام و کمال باشد ، نیازی به این مراکز و این معرفی ها ندارد) کاملا موافقم و اتفاقا همان پسرها و خانواده هایشان که جزو افراد دین دار و متدین جامعه هستند به دنبال چنین دخترانی هستند و حتی افراطی تر از بقیه ی افراد جامعه(البته طبق تجربه و دیده های من). و چنین افرادی حتی نیاز به مراجعه به شما ندارند و من به همه ی آنها اطمینان میدهم همان های که ظاهرا دین دارند حتی طلبه ها وخانواده هایشان به سراغشان خواهند آمد.
و از این جمله که فرمودید (اگر آن پیله های دست و پا گیر را پاره کرده اید خبرم کنید...) اگه منظورتون نویسنده ی سوال هست به لطف خدا و البته با پرداختن هزینه های فکری زیاد تا حد زیادی به قول شما آن افکار غلط را پاره کرده ام.
ولی واقعا این نگرانی درباره ی ازدواج رو هم برای خودم و هم برای تعداد زیادی از دوستانم که طبق شناخت من آنها هم اهل دین هستند دارم و فکر میکنم درباره ی اطاعت این امر آقا یعنی ازدیاد نسل یکی از مهم ترین کارها کمک به این گونه افراد برای ازدواج هست چرا که تعدادشون کم نیست البته تا دیر نشده.
ممنون میشم اگه شما بتونید کمکی کنید.

 -------------------------------------------------------------------------- 

سلام خداوند برشما

اگر سبک زندگی مورد نظر اسلام در میان ما مسلمانان پیاده و اجرا بشود انسان مسلمان در هر مرحله ، تکلیف خودش را خواهد فهمید و طبق وظیفه اش عمل خواهد کرد. اگر بنده در این گفت و گوها به کمترین مناسبتی بحث از ارزش اسلام و رفتار مناسب با سبک زندگی آن را مطرح می کنم و اعتقادات را پیش کشیده و سعی میکنم بحث ها را از ریشه حل بکنم به همین دلیل است که می خواهم خواننده ام نگاه عمیق تری به اسلام و معارف آن و خطر دوری از دستورات و اعتقادات آن داشته باشد.

اگر بنده سوال مجردها و متاهل ها را از هم جدا نمی کنم و سوال های پسرها و دخترها را کنار هم مطرح میکنم به این دلیل است که اعتقاد دارم مشکلات دوران تجرد از مشکلات دوران تاهل و مشکلات پسرها از مشکلات دخترها جدا نیستند و اساسا از یک سنخ هستند. دختر و پسر مومن ما باید در یک فضای اسلامی و اخلاق مدار خودشان  را و جنس مخالفشان را و مشکلات پیش روی دیگری را بشناسند و با فهم عمیق از اسلام و از دستورات خانوادگی و عاطفی و سلوکی اسلام ، قدم در این مسیر نورانی بگذارند و زندگی شان را طبق سبک زندگی مورد نظر اسلام طراحی کرده و پیش ببرند.

بحث از روزی و رزاقیت الاهی گاهی مشکل جوانان جویای همسر است و گاهی مشکل خانواده هایی که از فرزنددار شدن فرار می کنند و یا بدون فرزند اند یا تک فرزند. به نظرم کافی است این بحث ها یک بار برای جوان ما مطرح شود ، تا با حل شدن آن معضل ، در ذهن جوان در ادامه ی زندگی ، نه او از ازدواج باکی داشته باشد و نه از ازدیاد نسل.

جوانی که هنوز در ملاک های دست و پا گیر  انتخاب همسر از دیدگاه روان شناسی غربی گرفتار است طبیعی است که با امتداد همین مسیر غلط ، نتواند به توالد زیاد آن هم با حداقل شش یا هشت فرزند فکر کند. پسر جوانی که نمی تواند خودش را به جای خانواده های مومن و آبرومند دختردار بگذارد و هنوز کرامت اخلاقی خدامحور نیاموخته و با انسان معامله ی کالا می کند و آداب برخورد مومنانه با دیگران را نمی داند ، طبیعی است که خواستگاری را با حجره و چهارسوق بازار اشتباه بگیرد.

بعد از اعلام خطر مسئولان محترم کشور مبنی بر منفی شدن توالد در کشور ، به دوستان نزدیکم در دانشگاه ها که همگی به دنبال همسران مومن و ولایی می گردند و البته اهداف عالی کشور تاریخی ایران و نظام اسلامی حاکم در آن را دنبال می کنند گفتم: این بهترین فرصت برای مومنان واقعی است تا با یک سوال ساده به محک زدن ایمان افراد و خواستگارهایشان بپردازند. همین سوال ساده که بعد از تاکیدات رهبر معظم انقلاب و خطر پیر شدن جامعه در آینده نزدیک ، شما به چند فرزند در آینده خودتان فکر میکنید؟ نشان از صحت و فساد سبک زندگی فردی است که ادعای مسلمانی و تبعیت از ولایت فقیه و مراجع عظام تقلید دارد.

لازم نیست تبعیت از ولایت فقیه را در جلسه ی خواستگاری مطرح کنید بلکه همین سوال حتی اگر اولین و آخرین سوال شما باشد تمام حقایق مخفی و اعتقادی و سبک زندگی فرد مقابلتان را برایتان ظاهر کند.

از عللی که بنده کسی را برای ازدواج (جز به ندرت) معرفی نمی کنم این است که ریش و محاسن یا چادر مشکی را برای کسی نشانه ی ایمان نمی دانم و فراوان مشاهده کرده ام که افراد با ظاهری چنین آراسته و چنان مومن پسند از اولیات اسلام در اعتقادات و در رفتار ، فرسنگ ها فاصله دارند. اما هر کجا که از دو خانواده و فرزندانشان مطمئن شده ام و رفتارهای دینی و سبک زندگی شان را نزدیک به معیارها یافته ام ریش سفیدی کرده و می کنم.

نگران زمان ازدواجتان نباشید بلکه نگران ازدواج با کسی باشید که از ایمان و ولایت دم می زند اما به شش فرزند حتی فکر هم نمی کند. خودتان را برای آینده ای پر درد سر و البته پر نور آماده کنید. وظیفه ی ما ازدواج دادن همه ی این پسرها و دخترهای درون خیابان ها نیست. درست است که در فضای جذب ،آغوش ما برای همه باز است اما تا کسی سبک زندگی اسلام را از صفر تا صدش قبول نکند کاری از دست ما برای او بر نمی آید. ما وظیفه داریم صرفا مومنان را به هم برسانیم و ازدواج مومن با کافر را اساسا غلط می دانیم. غیر مومنی که سبک زندگی غربی را در پیش گرفته اگر دختر مومنی را هم به همسری خودش درآورد اگر بخواهد زندگی اش به سامان برسد چاره ای جز تغییر سبک زندگی شان به سمت صلاح نخواهند داشت.

هدف مومن از ازدواج ، توالد فرزند است و باید در این مسیر قدم بگذارد. و این قدم ها با کمتر از شش فرزند میسر نیست. ما حق نداریم اشتباه پدران و مادرانمان را تکرار کنیم و به سه یا چهار فرزند اکتفا نماییم. اگر مومن هستید و به دنبال همسر مومنی چون خودتان می گردید این محک جدی و لطیف را در خواستگاری فراموش نکنید. 

-------------------------------------------------------------------------- 

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم