جوش کاری (199)

پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوش کاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

-------------------------------------------------------------------------- 

سلام علیکم.

حاج آقا راستش رو بخواید من نمی تونم همسرم رو ارضا کنم. در این حالت همسرم چه برخوردی می تونه داشته باشه؟ حدود دو ساله که ازدواج کردیم ولی همسرم هنوز باکره هستند و هیچی هم نمیگه. دوستش دارم وگرنه به خاطر ایشون جدا می شدیم.

 --------------------------------------------------------------------- 

سلام خداوند بر شما

در میان کتب فقهی شیعه آمده است:

عيوب مرد كه اتفاقا با آنها فسخ نكاح مى‏شود، سه عیب است: «جنون» و «خصاء» و «عنن».

جنون: هر قسمى باشد، چه دائمى باشد يا ادوارى، سبب تسلط زن جاهله به عيب، بر فسخ نكاح است در صورت صحّت اصل نكاح به وقوع آن از ولى، يا از زوج در زمان افاقه جنون ادوارى. و اغماء و صرع معهود، از افراد جنون نيست. و فرقى بين سابق بر عقد يا مقارن نيست در خيار مذكور، و هم چنين است جنون متجدّد بعد از عقد قبل از وطى يا بعد از آن.

خصاء: كه عبارت از كشيده شدن بيضتين باشد، يا اعم از كوبيده شدن آنها، موجب تسلط زن است بر خيار فسخ با جهل او و تدليس شوهر. و دخول بدون انزال، كه از او ميسور است، موجب استحقاق مهر است، و به مدلّس رجوع مى‏شود. و متيقن از مورد خيار، سبق اين عيبها بر عقد است؛ و در ثبوت خيار در مقارن با عقد يا لاحق قبل از وطى، تامل است، اظهر عدم ثبوت است در موارد عدم تدليس.

عنن: كه مانع از ادخال است موجب خيار فسخ است در صورتى كه عجز مخصوص به يك زن نباشد (كه معلوم يا محتمل حصول خصوصيت مانعه در زن باشد يا از مرد نسبت به آن زن) و بعد از ادخال حاصل نشود اگر چه يك دفعه بوده است. و فرقى بين سابق بر عقد و متجدد نيست. و اظهر عدم اختصاص در نفس اين عيب در مرد است نسبت به زنها، پس تردّد در آن قابل زوال است قبل از عرض بر زنهاى ديگر. و هم چنين كسى كه قادر بر وطى در دُبُر است، صاحب اين عيب نيست بنا بر اظهر؛ و بنا بر عدم جواز، حكم عجز از وطى در قُبُل، حكم عجز از وطى است به سبب عوارض خاصه ديگر از منفّرات.

و اگر عارض شد بعد از عقد، در حالى كه بعد از عقد، زن ديگرى را وطى نموده بوده و نتوانست معقوده را وطى نمايد اگر چه يك مرتبه باشد، اظهر ثبوت خيار است براى معقوده. و اگر زن راضى شد به بقاى زوجيّت با علم به اين عيب، خيار او ساقط است، و فسخ بعد از رضاى او مؤثر نيست.

عيوب ديگر مرد

عدم قدرت‏: اظهر ثبوت خيار است با قطع آلت مردى، به حدى كه قدرت بر جماع نباشد اگر چه به ادخال مقدار حشفه باشد، كه در صورت قدرت، خيار ثابت نيست؛ و هم چنين در صورت حدوث به فعل خود زن، خيار نيست بنا بر اظهر. و اظهر ثبوت خيار است در صورت تجدّد اين امر بعد از عقد و قبل از وطى، اگر چه يك مرتبه باشد، چنانچه در عنن اختيار شد.

انكشاف خنثى بودن:‏ هر كدام از زن و شوهر ظاهر شد كه خنثاى غير مشكل است، يعنى مردْ به حكم مرد، يا زن به حكم زن باشد، اختيار فسخ براى غير خنثى نيست. و اگر خنثى مشكل باشد، نكاح باطل است. و هم چنين اگر زن، واضح شد مرد بودنش يا مرد، واضح شد زن بودنش، يا آن كه خنثى باشد يا هر دو بعكس واضح شد، اظهر بطلان عقد است، و مى‏توانند بعد، تجديد عقد، بعكس نمايند.

و عيب ديگر مرد، موجب خيار فسخ براى زوجه نمى‏شود؛ و ممكن است وجوب تمكين اگر ضررى است رفع بشود در امراض مسريه مثل برص و جذام، اگر وطى موجب سرايت بشود. و اظهر عدم فرق بين دوام و انقطاع، در حكم متقدّم است.

خيار فسخ نكاح، براى مرد يا زن، فورى است، يعنى هر وقت خيارْ محقّق شد، تاخير آن، سبب لغويت آن است؛ پس مدّعى خيار، فوراً فسخ مى‏نمايد، و بعد از اثبات خيار، ترتيب اثر بر فسخ سابق مى‏دهد. و جهل به خيار يا به فوريت آن، يا غفلت از يكى از آنها، يا منع از فسخ اگر چه به اكراه باشد، عذر است بنا بر اظهر؛ و بعد از زوال يكى از اين عذرها، فوريت معتبر است.

-------------------------------------------------------------------------

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم

جوشکاری (189) مرزهای شرعی روابط دهانی

پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوش کاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

--------------------------------------------------------------------------

سلام حاج آقا

در برابر مردانى كه رابطه جنسي غير اسلامي (مثل خوردن آلت زنانه و يا مردانه) را خواهان هستند چطور ميشه عمل كرد كه باعث ناراحتي ایشان نشد؟
تشكر از شما

-------------------------------------------------------------------------- 

سلام خداوند بر شما

شان اسلام در بیان سبک زندگی همانا گفتن خطوط کلی و رسم کردن شاهراه ها است. قانون اساسی کشورها نیز همین روش را دنبال میکنند و در جزئیات و نحوه ی انجام عمل توسط مکلف ورود نمی کنند. روابط زناشویی زوجین زمانی اسلامی و مطابق دستورات اسلام است که خطوط کلی دستورات اسلام مانند حرام و حلال ها را رعایت کند و در بخش های اخلاقی نیز با کرامت انسان مخالفت نداشته باشد.

مرد و زن در تمام روابط زناشویی شان ، کاملا آزاد هستند و هرگونه استمتاع و بهره برداری متقابل برای آنها حلال و آزاد است. فقط کافی است حرام و حلال های دین که در رساله ی عملیه بیان شده است را رسم العین خود قرار بدهیم و تمام اعمالمان را طبق آن تنظیم کنیم تا یک زندگی دینی و اسلامی داشته باشیم. درست است که فرهنگ وارداتی غرب در حال ترویج فرهنگ ناصحیح خود در تمام عرصه ها از جمله در فرهنگ زناشویی است اما فقهای عظام با تطبیق این امور بر اصول کلی اسلام و حرام و حلال ها ، مرز اسلامی بودن و نبودن هر کدام از این اعمال را بیان می کنند ؛ پس اگر عملی حلال بود اسلامی و منتسب به اسلام بوده و اگر حرام بود غیر اسلامی می باشد.

برای نمونه مهمترین خط قرمز روابط زناشویی زن و شوهر عبارت است از ایام عادت ماهیانه ی بانوان که در آن ایام نیز فقط دخول و مقاربت مرسوم حرام است و الا تمام لذات و استمتاعات متقابل از اندام همسر در آن ایام جایز است.

در انتها و در جواب آنچه پرسیده بودید چند نکته خدمتتان تقدیم می کنم:

1- طبق فتوای مراجع عظام تقلید ، تمکین واجب بانوان فقط همان دخول متعارف و مرسوم است. یعنی آنچه از طرف زن باید اجابت شود فقط دخول است و مرد از نظر شرعی نمی تواند همسرش را به کارهایی غیر از تمکین ، مانند مثال بالا مجبور کند.

2- انجام دادن اعمال مذکور برای مرد یا زن حرام نیست اما نکته ی مهم در آن این است که نباید زن را با کراهت و اجبار به آن کار وادار نمود.

3- از طرف دیگر باید بدانید که خوردن تمام ترشحات جنسی مردانه و زنانه (از نجس مانند منی ، و پاک مانند ترشحات جنسی) به طور کلی حرام است و حتی اگر آن عمل با میل و رغبت همسر انجام شود باید از خوردن آن ترشحات دوری کنند تا مرتکب عمل حرامی نشوند.

4- در کنار تمام اعمال زناشویی بیشترین دقت خود را در رعایت نکات بهداشتی بکنید تا مبادا دچار بیماری های عفونی و مقاربتی شوید. اعضای جنسی و ترشحات آن از آلوده ترین اندام بدن هستند و لازم است در جهت حفظ سلامتی خود و خانواده تان دقت بیشتری داشته باشید.

جمع بندی نهایی:

زمانی که مرز حلال و حرام برای شما مشخص گردید ، صد البته در حیطه ی حلال های دین دارای آزادی کامل هستید و باید رضایت شوهر را در آن حیطه کسب کنید. و در بخش های حرام دین ، لازم نیست برای به دست آوردن دل کسی مرتکب حرام شوید. مسلما رضای خداوند مهم تر از رضای مخلوق خداوند است. اما در حیطه ای که صرفا به رضایت شما و همراهی شما با شوهر محترمتان بستگی دارد ، خوب است با ترجیح دادن رضایت شوهر بر خواسته ی خودتان باعث تحکیم زندگی زناشویی و رضایت بیشتر شوهر شوید. این در حالی است که این کار برای شما واجب نیست.

--------------------------------------------------------------------------

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم

جوشکاری (181) معنای تمثیل لباس بودن زن و شوهر

پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

--------------------------------------------------------------------------

استاد
ترجمه ى اين آيه روهم نميدونم ﴿هُنَّ لباس لَكُم وأنتُم لباس ٌ لَهُنّ! يعنى چى؟ زن وشوهر لباس هم اند؟

 --------------------------------------------------------------------------

سلام خداوند بر شما

قرآن كريم كتاب نور و هدايت است، از اين‏رو كنار مباحث علمي، عقلي وفقهي، نكته‌هاي اخلاقي و تربيتي را نيز كه صبغه ضمانت اجراي احكام فقهي و حقوقي را دارد بيان مي‌كند. در اين آيه پس از حكم جواز آميزش در شبهاي روزه، همسران را لباس يكديگر مي‌داند: ﴿هُنَّ لباس لَكُم وأنتُم لباس ٌ لَهُنّ. در اين تشبيه لطيف (تشبيه همسر به لباس)، نكات تربيتي دقيقي است كه برخي از آنها بدين شرح است:

1- لباس مانع از آسيب است. ازدواج هرچند اطفاي غريزه را به همراه دارد؛ ليكن صبغه ملكوتي آن صيانت از گناه و حراست از نگاه آلوده است. آنچه از حضرت رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) رسيد كه: «من تزوّج فقد أحرز نصف دينه» ناظر به همين نكته فاخر است. زن با انتخاب شوهر و مرد با انتخاب همسر بهانه‌اي براي آسيب پذيري ندارد. مهم‌ترين بهره‌اي كه از ازدواج نصيب همسران مي‌شود صيانت گوهر دين از غارت ابليس از خارج، و چپاول هوس از داخل است.

2- لباس عيوب انسان را می پوشاند و آبرو را حفظ مي‌كند. زن و شوهر نيز بايد عيوب هم را بپوشانند و آبروي اجتماعي يكديگر را حفظ كنند.

3- لباس ، انسان را از گرما و سرما و... حفظ مي‌كند. زوجين نيز بايد در حوادث تلخ و شيرين و گرم وسرد زندگي، موجبات دلگرمی هم را فراهم كنند.

4- ميان لباس و كسي كه آن را پوشيده رابطه‌اي تنگاتنگ و صميمي است كه بيگانه ميان آن دو راه ندارد. رابطه زوجين نيز بايد چنين باشد تا بيگانه‌اي به درون زندگي آنان راه نيابد كه به اسرارشان پي‌برده، احياناً فتنه‌گري كند. 

5- اعضاي بدن با لباس در تماس است و لباس از تماس مستقيم آنها با بيرون ممانعت مي‌كند. زوجين نيز بايد در همان ارتباط صميمي زناشويي خويش تماس غريزي برقرار كنند، زيرا نه مي‌توان زن و شوهر را از داشتن تمايل جنسي برحذر داشت و نه مي‌توان جلوي آن را براي بيگانه باز گذارد، بلكه بايد غرايز را بدون تعطيلْ محدود و تعديل كرد، چنان‏كه لباس ، انسان را محدود مي‌كند.

6- انسان پوشيدن لباس آلوده و وصله‌دار را خوش ندارد. در انتخاب همسر نيز بايد چنين دقتهايي اعمال شود.

7لباس مايه آرامش انسان است. زن و شوهر نيز موجب آرامش يكديگرند. قرآن از شب، هم به « لباس » تعبير كرده است: ﴿وجَعَلنَا اللَّيلَ لِباساو هم به سكونت و آرامش: ﴿هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيلَ لِتَسكُنوا فيه. اين دو تعبير درباره زوجين نيز آمده است: ﴿هُنَّ لباس لَكُم وأنتُم لباس ٌ لَهُنّ، ﴿ومِن آياتِهِ أن خَلَقَ لَكُم مِن‌نفُسِكُم أزوجاً لِتَسكُنوا إلَيها وجَعَلَ بَينَكُم مَوَدَّةً ورَحمَة.

8- لباس آرايه انسان است و به وي زينت مي‌بخشد. زن و شوهر نيز بايد زينت يكديگر باشند. زن و شوهر كنار هم موقعيتي در خانواده و اجتماع پيدا مي‌كنند كه در گذشته آن را نداشته‌اند، از اين‏رو به آنها با احترام بيشتري برخورد مي‌شود.

حاصل اينكه غرض اصلي از ازدواج، اطفاي غرايز جنسي نيست، بلكه تأمين رفاه و آرامش در پرتو تأسيس كانون گرم خانواده و نيز بقاي نسل است...

تمام عبارات بالا حدود دو صفحه از جلد نهم متن تفسیر شریف و گران سنگ تسنیم اثر علامه و مفسر کبیر و خادم القرآن حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی بود که به علت روانی و زیبایی عینا خدمت شما عزیزان تقدیم گردید. این نکته را در آخر متن گوش زد کردم تا ترس شما در استفاده از اثر تفسیری ایشان مبدل به انس شود و کم کم خودتان وارد این اقیانوس بی کران شوید و به صیادی بپردازید.

--------------------------------------------------------------------------

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم


جوشکاری (145) فرزنددار شدن و نازایی

پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

--------------------------------------------------------------------------

سلام

راستی چند سوال هم ذهنم و مشغول کرده؟
بچه یک هدیه از طرف خداست.
یعنی بچه دار شدن به پاک بودن و پاک نبودن مربوطه؟ یعنی تمام کسانی که بچه دار نمی شوند اون ها هم مثل من گناهی مرتکب شدند؟
یعنی ما لیاقت داشتن این هدیه را نداریم؟ پس بچه هایی که از راه نامشروع به دنیا می آیند چی؟ چطور افرادی که با مال حرام زندگی می کنند به فراوانی بچه دارند؟ چطور افرادی که پدر و مادر ازشون ناراضی هستن به فراوانی بچه دارند؟ چطور افرادی که محرم و نامحرم حالیشون نمیشه به فراونی بچه دارند؟ چطور طرف بچه داره و با چند دختر دیگه رابطه داره ولی خدا بازهم بهش بچه میده؟ چطور طرف هر چی دلش میخواد میخوره و با بدن نجس خدا بهش بچه میده اون هم از نوع دوقلو؟
این سوال ها من و دیونه کرده. می دونم حکمت خداوند اینگونه است. خیلی دوستم دارم پیش یک نفر برم که بهم کمک کنه. ولی شوهرم قبول نداره و میگه ما نیاز به مشاور نداریم. به خاطر همین همش مزاحم شما میشم با خودم میگم شاید از طریق شما دلم آروم بگیره.

 --------------------------------------------------------------------------

سلام خداوند برشما

از اعتمادتان واقعا ممنونم و خداوند را هزار مرتبه شاکرم. کمک ما طلبه ها به مردم مانند کمک پزشکان محترم از طریق درمان وعمل جراحی در بدن آدمیان نیست. ما بر خلاف پزشکان محترم که با بدن انسان سر و کار دارند ، با فکر بشر و روح و جان او سر وکار داریم و اندیشه ی انسان را درمان می کنیم.

بی اعتمادی شوهر مهربانتان به مشاورهای بی خبر از معارف اسلام ، یک بی اعتمادی عقلانی و صحیح است. اما در مقابل من به شما اولا به خاطر اعتمادتان به مشاورهای آشنا با اسلام  و ثانیا به خاطر شجاعت در سوال پرسیدنتان تبریک عرض میکنم.

حال اگر اجازه بفرمایید چند نکته خدمتتان تقدیم میکنم:

1- خداوند در کتاب آسمانی اش قران کریم افراد را چهار قسمت مي‏كند: دخترداران؛ پسرداران؛ دختردار و پسردار؛ عقيمان: ﴿لِلّهِ مُلكُ السَّماواتِ والارضِ يَخلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ إناثاً ويَهَبُ لِمَن يَشاءُ الذُّكور ٭ أو يُزَوِّجُهُم ذُكراناً وإناثاً ويَجعَلُ مَن يَشاءُ عقیما إنَّهُ عَليم قَدير

2- خداوند است که خلق می کند. خداوند است که فرزندان را صورت گری می کند. خداوند است که به هر کسی بخواهد دختر و به هر کسی که بخواهد پسر و به هر کسی که بخواهد پسر و دختر می دهد و خداوند است که برخی را عقیم می گرداند. این تفاوت در اقسام خانواده ها آن هم از جهت فرزند از نشانه های قدرت خداوندی است تا انسان ها مثل حرکت زمین و خورشید به آن عادت نکنند و نام طبیعت بر آن نگذارند. چون انسان های نادان نشان داده اند که هر چه نظم عالم بیشتر و بیشتر شده است و هر چه انسان توانسته است بیشتر نظم و قانون مندی عالم را مطالعه و محاسبه کند در همان جا منکر خدا شده و فریاد بی نیازی سر داده و در همان جا اعلام نموده که خداوندی در کار نیست و با کشف قوانین علمی دیگر لازم نیست داستان آفرینش به خدای دانا و توانا پایان یابد.

3- از دیدگاه قرآن هستي و همه كمالات آن ، نخست از مولا شروع مي شود نه از بنده، يعني اين انسان نيست كه در عبادت خدا، سه راه دارد ؛ بلكه اين خداست كه براساس مصلحت با سه راه، انسانها را مي پروراند. خدا عده اي را براساس ترس، عدّه اي را براساس بشارت و نشاط و گروهي را براساس محبّت ، تربيت مي كند.

4- خداوند فرزنددار شدن انسان را عاملی برای تربیت و تعقل انسان قرار داده تا انسان نادان اما پرادعا ، ابتدا ناتوانی خود و سپس عظمت این مخلوق کوچک را بنگرد و با یادآوری این که مرد جز تخلیه منی در قرارگاهش کار دیگری نکرده است این سوال را از خودش بپرسد که : این بچه را چه کسی آفرید؟ من آفریدم ؟ مرد که جز تخلیه منی کاری نکرده ؟ مادرش آفرید ؟ او که جز پذیرش دانه ، و رشد آن در محل مناسب رشد دانه ، کاری نکرده است ؟ من و مادر این بچه ، خالقش نیستیم چون در نیمه های شب اگر از درد به خودش بپیچد و فریاد بزند هیچ چاره ای جز شال و کلاه کردن و رساندن بچه به درمانگاه نداریم! ما نادانیم و این نادانی نشانه ی هیچ کاره بودن ما است! و در این ما که میگویم هیچ استثنایی نیست. هیچ بنی بشری نمی تواند خودش را از این نادانی جدا کند. اگر ما نادان نبودیم عمر ابدی می کردیم و نمی مردیم.

5- خداوند فرزندداری را نشانه قرار داده است برای انسان دارای عقل تا شاید قدرت خداوندی را بنگرد و البته سوال شما در اینجا خودش را به رخ می کشد که اگر خداوند توانا است چرا به من فرزند نداده است؟

6- خداوند به برخی از انبیا بزرگ الاهی نظیر ابراهیم و ذکریا تا دوران پیری و کهن سالی فرزند عطا نکرد و به برخی از امامان شیعه نظیر امام مهربانمان امام رضا علیه السلام تا حدود چهل سالگی فرزند عطا نفرمود. حتی کار به جایی رسید که برخی از اطرافیان بی معرفت و نادان امام رضا ، تهمت های ناروایی به آقا زدند که اگر ایشان امام بود باید فرزنددار میشد اما حال که فرزند ندارد پس بدون شک او در امامتش دروغ گو و کاذب است!! و خداوند بعد از این امتحان جدی و سخت از شیعیان ، امام جواد علیه السلام را به آقا و سرور ما امام رضا عطا فرمود.

7- این ها را گفتم تا بدانید خداوند طبق آنچه در کتابش فرموده است دسته ای از مردم را نازا قرار میدهد تا ما بدانیم که قرار بر این نیست که همه ی آدمیان باید فرزنددار باشند. و در پس همین آیه ی کوتاه بفهمیم که اگر گروهی از آدمیان فرزنددار نشوند ، خلاف عدالت و خلاف حکمت خداوند نیست چون خود این فرزنددار نشدن برای خودش نشانه ای است از قدرت و مشیت خداوند تا ما متوجه باشیم که کار ابدا به دست ما نیست و تنها به دست خدا است.

ما با تمام پیشرفت های تکنولوژیک هنوز که هنوز است نادان تر از آن هستیم که بتوانیم یک موجود مرده را زنده و سپس آن موجود زنده را جفت (یعنی نر و ماده) و آن جفت نازا را فرزنددار کنیم. تا خداوند نخواهد خلاف مشیت خداوند نشدنی خواهد بود اما اگر او بخواهد از دختری باکره ، فرزندی به دنیا می آورد که در مهد زبان به تکلم باز بکند و با عالمیان هم کلام می شود. اگر خداوند بخواهد به ابراهیم کهن سال و فرتوت و به همسر نازایش فرزندانی مثل اسحاق و اسماعیل می دهد. اگر خداوند بخواهد کسی را فرزنددار کند میتواند ؛ نمونه اش هم ذکریا است. ذکریا وقتی از خداوند فرزند خواست و دعایش مستجاب شد خودش از این عطا تعجب کرد و پیری خودش و نازا بودن همسرش را مانعی برای فرزنددار شدن دانست اما خداوند امر خودش را شدنی می داند و خواسته اش شدنی هم شد. برای خداوند پیری مردان و نازایی زنان مانعی برای فرزنددار شدن نیست. حتی شوهر نداشتن مریم نیز مانع نیست. مثل عیسی مثل آدم است. خداوند همان گونه که آدم را بدون پدر و مادر آفرید ، عیسی را نیز با مادر و بدون پدر خلق کرد. خداوند او را از خاک آفرید و سپس به او جان داد. امر امر خداست. داستان فرزند ، داستان قدرت نمایی خداوند و توجه به مبدا دانا و قادر آسمان ها و زمین و سپس داستان توحید است تا انسان متوجه عالم بالاتر از ماده شود.

اگر کمی در مورد حیات و زندگی تفکر کنید بهت و حیرت شما را خواهد گرفت. من واقعا تعجب می کند از فیلسوفان شهوت پرست و نادانی که برای پاک کردن نام خدا از ذهن بشر سعی میکنند مبدا حیات و زندگی را به یک انفجار بزرگ و یا حوادث کور و اتفاقی دیگری برگردانند تا ثابت کنند لازم نیست خدایی دانا ، انسان و عالم را آفریده باشد. شما چه نامی برای این دانشمندان ملحد و خدانشناس میگذارید؟

نکته ی بسیار مهم:

الف- همان گونه كه اصل رسالت بر اساس ﴿اللّهُ أعْلَمُ حيثُ يجعَلُ رسالته است و خداوند رسالت را به هر کسی عطا نمی فرماید ، 

ب- همان گونه که رزق موجودات نيز بر اساس حكمت است: ﴿اللّه يَبسُطُ الرّزق لِمَن يشاءُ ويَقدِر، ﴿نحن قَسَمْنا بينهم معيشتهم و خداوند روزی آدمیان را به اندازه قسمت میکند ، 

ج- طبق همان حکمت خداوند مي فرمايد: ﴿يَهَبُ لِمَن يَشاءُ إناثاً وَيَهَبُ لِمَن يشاء الذّكور ٭ أوْ يُزوِّجُهُم ذكرانا وإناثا وَيَجعَلُ مَنْ يشاءً عقیما : خداوند، بر اساس مشيّت حكيمانه به برخي پسر، به برخي دختر و به برخي هم پسر و هم دختر مي دهد و به بعضي نيز فرزندي عطا نمي كند.

فرزنددار شدن یا فرزنددار نشدن انسان به پاک بودن یا گناه کار بودن او هیچ ربطی ندارد. پدر و مادر فقط و فقط زمینه ساز یا معد یا مجرایی هستند که خداوند از طریق آنها خلقت و آفرینشش را گسترش میدهد. این گسترش خلقت گاهی توسط انسان های خوب عالم و گاهی به وسیله ی گناه کاران است. در حقیقت پدر بودن یا مادر شدن فضیلتی نیست که اگر کسی فرزنددار شد به خودش بنازد یا اگر کسی نازا گردید خجالت بکشد.

تذکرات مهم:

1- گاهی ممکن است انسان دانسته یا ندانسته کاری کرده باشد که جزای آن عمل ناپسندش مطابق حکمت الاهی این بوده که چند سالی یا تا پایان عمر از فرزند داشتن محروم باشد مثلا با زبانش عیب کسی را گفته و او را به خاطر نازایی اش شماتت کرده است در حالی که طبق آیات الاهی این خداوند است که به عده ای فرزند می دهند و به عده ای عطا نمی کند. این شماتت و سوزاندن دل یک مومن در همین دنیا باعث شده است که خداوند طعم داشتن فرزند را از آن فرد عیب جو دریغ کند تا بفهمد که این مورد جای شماتت نیست. در حقیقت این از لطف خداوند است که انسان عیب جو را در همین دنیا عقاب کرده تا جزای کار ناپسندش به عالم آخرت کشیده نشود.

البته همان گونه که گفتم و به داستان انبیای الاهی اشاره کردم همیشه این گونه نیست و کسی حق ندارد در ذهن خودش فرد عقیمی را به گناه عیب جویی متهم کند. اما گناه یکی از عواملی است که ممکن است خداوند این نعمت خودش را از کسی دریغ بفرماید.

در همین جا برای خواننده محترم مشخص می شود که طبق معارف ناب اسلامی از بهترین دستوراتی که برای افراد عقیم اما جویای فرزند توصیه می شود استغفار زیاد و فراوان است. گناه مثل سنگ بزرگی که در مسیر جویبار است ، مانع رسیدن آب زلال رحمت به پای درختان میوه می شود. استغفار آن گناه را (هر چه هست) از جا میکند و مسیر نعمت فراوان الاهی را (که همیشه به سوی عباد در حال نازل شدن است و این بار به سبب گناه بند آمده بود را ) باز میکند.

امشب نماز مغرب و عشا را در مدرسه فیضیه و در جنب حرم مطهر حضرت معصومه بودم و بعد از نماز به محضر عالم ربانی حضرت آیت الله حاج محسن خرازی رفتم و همین سوال را از طرف شما و بسیاری از مومنینی که فرزند ندارند از خدمتشان پرسیدم که برای فرزنددار شدن چه دستوری میفرمایید؟ ایشان فرمودند: زیاد استغفار کنید. خیلی زیاد.

2- توجه ما به توحید و قدرت پروردگار نباید کسی را از مراجعه به دکتر و انجام امور درمانی باز دارد. درست است که همه کاره ی عالم خداست و طبق توحید افعالی از کسی غیر خدا به صورت مستقل کاری بر نمی آید اما این به این معنی نیست که ناامید شویم و درمان و دارو را کنار بگذاریم. چه بسا استغفارهای فراوان کارگر افتند و خداوند استجابت دعای شما را در دارو و درمان پزشکان جدید یا طب سنتی قرار دهد. به هر حال مراجعه ی به پزشک و خوردن دارو در طول اراده ی خداوند است و فراری از آن نیست و یک موحد همیشه متوجه است که خداوند دانا و حکیم و قادر عالم ، به وسیله ی دکتر و دارو درمان کرده و میکند و هیچ کدام از این اسباب در تاثیرشان مستقل نبوده و بدون خواست خداوند کارساز نخواهند بود.

3- طب جدید و قدیم هر کدام برای درمان ناباروری دستورات و راهکارهایی دارند. بنده در این مقام نمی خواهم بین این دو مسیر درمانی مقایسه و داوری کنم اما می خواهم از این فرصت استفاده کرده و شما و همه دوستان علاقه مند با طب سنتی-ایرانی را با مجمع پژوهشگران طب گیاهی بوعلی سینا در قم که زیر نظر حضرت آیت الله آل اسحاق مدیریت می شود آشنا کنم. این مرکز دستورات و نسخه های خودش را طبق نسخه های کتاب شریف قانون اثر حکیم بزرگ الاهی ابوعلی حسین بن سینا و دیگر حکمای الاهی ایران زمین تهیه می کند و به نظر بنده بسیار راه گشاتر از طب جدید و درمان های مدرن است. کافی است نام مجمع پژوهشگران طب گیاهی بوعلی سینا را در وب جست و جو کنید و یا به سایت این مرکز به نشانی (http://www.booali.ir/) سری بزنید. بنده به مدت سه سال با اساتید و حکمای این مرکز در ارتباط نزدیک بوده ام و برخی از همین جوش کاری ها در مورد بدن انسان و طبایع چهارگانه و مزاج ها را با مشورت آنها تهیه کرده ام. درمان نازایی در این مرکز با استفاده ی داروهای گیاهی بوده و بسیار کم هزینه تر و ساده تر از روش های جدید است. طبق اسناد موجود در این مرکز پژوهشی ، بسیاری از مراجعه کنندگان محترم ما زمانی که از طب جدید ناامید شدند بعد از مراجعه به این مرکز (که خار چشم پزشکی جدید و مافییای دارو شده است) به حول و قوه ی الاهی بهبودی کامل یافته اند و الان صاحب فرزندی سالم و کامل هستند. زمانی که از پزشکی مدرن ناامید و از سیر کردن شکم سیری ناپذیر مافییای دارو خسته شدید ، پزشکی دقیق و طب سنتی حکمای الاهی را در این مرکز پژوهشی فراموش نکنید. 

این مجموعه روزانه درحدود یکصد و پنجاه تا دویست بیمار را ویزیت می کند که معمولا بیماران صعب العلاجی می باشند که از سرتاسر کشور یا سایر کشورها برای درمان به این مرکز مراجعه می کنند. مراجعین این مجموعه معمولا افرادی هستند که از طب نوین خسته شده و نتیجه ای نگرفته اند و یا از اثرات سوء داروهای شیمیایی واهمه دارند و یا افرادی هستند که کلیه راهها را برای درمان رفته اند و با نا امیدی آخرین گزینه خود را این مکان انتخاب می کنند .

درمانگاه این مجموعه همه روزه بجز ایام تعطیل از ساعت 9 الی 15در خدمت عموم مردم و با تعیین وقت قبلی میباشد.

جهت گرفتن نوبت همه روزه بجز ایام تعطیل از ساعت 9 الی 15 با شماره تلفن 37221172 - 025 تماس حاصل نموده و برای همان روز یا فردای آن روز وقت بگیرید. هزینه ویزیت در این مجموعه رایگان می باشد و بابت معاینه و نوشتن نسخه از بیماران مبلغی دریافت نمی شود ، و فقط هزینه داروها از بیماران دریافت می شود. در این درمانگاه برای تشخیص بیماری و سیر درمان از پزشک کمک گرفته می شود.

منتظر شما هستیم. 

از خداوند متعال استجابت دعایتان را خواستارم.

--------------------------------------------------------------------------

سلام خدا بر شما
نمی دونم چطور و با چه زبانی از شما تشکر کنم.کاش خداوند فرصتی برای جبران در اختیارم قرار دهد. ازاینکه برای پاسخ سوال هایم وقت گذاشتید خیلی خیلی ممنون.

راستی از وقتی خواندم که رفتید پیش آیت الله خرازی در دلم غوغایی شده.

--------------------------------------------------------------------------

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم