پیشنهاد میکنم :

سری پست های "جوشکاری" را به ترتیب مطالعه کنید

چرا که به روشن شدن مطلب کمک فراوان میکند

--------------------------------------------------------------------------
سلام و عرض ادب.
من یه دخترم که با 27 سال سن، تا حالا موقعیت ازدواج نداشتم با اینکه تنها معیار من ایمان طرف مقابله ولی تا حالا کسی نبوده که این تنها معیار بنده رو داشته باشه. بگذریم. حتما من یکی باید از این طریق امتحان بشم (پناه بر خدا از شر شیطان و وسواس خناس در این امتحان بزرگ). من 2 تا سوال دارم. 
اول اینکه چرا خدا میگه ما همه رو زوج آفریدیم و در کنار همدیگر به آرامش می رسید! خب داریم می بینیم اطرافمون که خیلی از افراد مجردن و در سنین بالا. کاری به دیگران ندارم حداقل در مورد خودم یکی مطمئنم که تا حالا کسی رو خدا با این ویژگی برای بنده نفرستاده که بخوام عذاب وجدان بگیرم که چرا الکی (به خاطر قیافه، موقعیت شغلی، خانوادگی- فرهنگی یا هر چیز کوچیک و مسخره دیگه ای) ردش کردم. راستش من آدمی هستم که معیارم ایمانه که اونم در شرایط امروزی و آخرالزمانی امروز فقط در قبول ولایت فقیه و پیرو خط امام بودن (در صحنه عمل نه به زبان) میدونم که نمی تونم ازش کوتاه بیام. پس سرنوشت این افراد با حرفی که خدا خودش گفته در تناقضه؟!!! (بنده از صمیم قلب و یقین کامل ایمان دارم که در زندگی همه چیز به دست خداست به خصوص ازدواج). بعد از اون طرف میگه اونا که نمیتونن ازدواج کنن عفت پیشه کنن. خوب این نمی تونن رو هم خود خدا ایجاد کرده. پس چرا اینطوری میگه؟! چه بسا خیلی از مشاورها و حتی مذهبیاشم همینو میگن. 
بخدا اگه اینقدر این حرفها از این زاویه گفته نشن آدم اینقدر نگران ازدواج نکردنش نمیشه میگه خب امتحان الهیه و صبر میکنه. بعضی اوقات اینقدر این حرفهارو آدمای مذهبی میزنن که ادم فکر میکنه واقعا بدبخته و از زندگی هیچی ندارم که ازدواج نکردم ولی همین آدمای اطراف نمیگن شاید این امتحان طرفه. دوم اینکه چرا وقتی میخوان وظایف منتظران رو بیان کنن همیشه وظیفه زن آخرالزمانی رو در تربیت بچه و شوهر داری میدونن؟ بله منم میدونم که جهاد زن خوب شوهرداری یعنی حتی مادر خوب بودن نه بلکه زن خوب برای شوهر بودنه که برای زن جهاد حساب میشه. حالا تو اخرالزمان بنده و امثال من که ان شاالله وجود نداشته باشن کارشون سختتر میشه چون حتی این حرفام به درد ما نمیخوره (حرفی که طلاب و این عالمان دین از منتظر زن و تکالیف اون میگن) و خودمون باید بشینیم فکر کنیم مطالعه کنیم حلاجی کنیم که بفهمیم دختر خانمی در اخرالزمان چطوری میتونه یه منتظر واقعی باشه؟ حالا اینو بزارید کنار این مطالب که با ازدواج نصف دین کامل میشه و ثواب دو رکعت نماز متاهل چقدره و غیره، کلا این روایات و امتحان الهی و تکالیف زن بودن در آخرالزمان (البته از نوع مجرد) آدم رو سرگردون میکنه. 
انصافا ازدواج دخترا راحت نیست. چون باید اول انتخاب بشن نه اینکه انتخاب کنن ولی دست پسرا تو این قضیه بازه و راحت میتونن برن سراغ دختری که با شرایط اونا کنار بیاد.حداقل اینه که یه پسر مذهبی تا هر وقت که شده ازدواج میکنه ولی یه دختر نه و باید بشینه و خودش مطالعه کنه که وظیفه اخرالزمانیش چیه وقتی خیلی از علمای ما تکلیف زن منتظر رو فقط زن متاهل می بینن و فکر نمکینن که دخترای مجرد مذهبی هم داریم که والله به دنبال تکالیف آخرالزمانیشان هستند و اگر دچار خطایی بشن و یا دیر به آنچه که باید میرسن در این خطا و دیررسیدن خیلی از طلاب و علمای ما هم سهیمند!!!
ممنون میشم جواب سوال منو بدین.
لطفا در وبلاگ قرار دهید تا جواب جنابعالی را مطالعه نمایم

 --------------------------------------------------------------------------

سلام خداوند برشما

اینکه خداوند موجودات زنده را زوج آفریده به این معنا نیست که حتما همه ی انسان ها همسری اختیار خواهند کرد و فرزنددار خواهند بود. خداوند موجودات زنده را جفت آفریده یعنی برای تکثیر و توالد نیاز به جنس مخالف دارند و از کنار هم قرار گرفتن نر و ماده فرزند متولد می شود. خداوند توالد و تناکح همه موجودات را بر اساس آموزشی خدادادی و غریزی بین مخلوقات خویش برقرار نموده و آنها به صورت خیلی عادی با هم در می آمیزند و بچه دار می شوند. اما بر خلاف همه ی موجودات زنده ی دیگر این انسان است که زندگی اش بر اساس یک قانون جامع الاهی و یک زندگی اجتماعی هدفمند قلم خورده تا نزاع ها و اختلافاتشان در مسیر صحیحی حل و فصل شود.

خداوند انسان را نیز مانند همه ی موجودات عالم جفت آفریده و برای آمیزش آنها و توالدشان قوانین حکیمانه و زیبایی وضع کرده است. تفاوت انسان با دیگر موجودات و مخلوقات خداوند این است که حرام و حلال در زندگی انسان حکمفرماست و انسان بر خلاف دیگر موجودات زنده موجودی عاقل و قانون مند و تکامل پذیر است. ازدواج دو گربه در گوشه خیابان نیازی به عقد نکاح و اجرای مراسم عقد و نکاح شرعی ندارد چون حیوانات مانند ما انسان ها مکلف نبوده یا اگر مکلف هستند ما از شرعیات آنان باخبر نیستیم.

این انسان است که باید قانون خدا را بداند و رعایت کند و حیات اخروی و سعادت خود را طبق این تعالیم نجات بخش تنظیم نماید. این که خداوند انسان ها را جفت آفریده است یعنی ای انسان من تو را جفت آفریدم پس تو خالقی حکیم داری و بدون حساب و گزاف آفریده نشده ای پس برای رسیدن به هدف نهایی ات و حفظ طهارت و پاکی و عقلانیتت باید قانون مرا که طبق سرشت آسمانی زمینی تو نوشته شده است متابعت نمایی. من راه را برای پیمودن تو آفریده و وضع و جعل کردم. اگر تو راه مرا تبعیت کنی آرامش دنیا و سعادت آخرت برای تو خواهد بود. اما اگر راه مرا تبعیت نکنی سختی های عالم ماده و عذاب عالم آخرت نصیب تو خواهد شد.

بسیاری از انسان نماها به تبع فرهنگ غالب مغرب زمین ، زندگی به روش گربه سانان را بر زندگی قانون مند ترجیح داده اند و هرج و مرج جنسی را در پیش گرفته اند و سعی در تبلیغ این روش در میان دیگر ملل دارند.  در حالی که طبق دستور خداوند مومنان باید خانواده را طبق قانونی آسمانی و محکم بنا نهند و از هرج و مرج جنسی دور باشند.

خداوند راه و چاه سعادت را برای بشر بیان کرد و از این به بعد این مومنان هستند که باید تاهل را بر تجرد و نظم را بر هرج و مرج و قانون را بر فساد ترجیح دهند. این که مومنان دست روی دست بگذارند و از خداوند بخواهند که تا برایشان گندم آرد شده از زمین برویاند نوعی تنبلی و کج فهمی در معارف الاهی است. خداوند انسان را مرد و زن آفرید تا در کنار هم آرامش یابند اما تا وصلتی بین این مردان و آن زنان صورت نپذیرد امر خداوند اجرا نشده است. درست است که حیای زن او را از پیش قدم شدن و اقدام مستقیم در ازدواج باز می دارد اما در مجموع ، نشستن و دست روی دست گذاشتن و حواله دادن همه ی امور به خداوند کاری غلط و به دور از حکمت است.

در بیانی دیگر می توان گفت تکوینیات و امور عینی و خارجی عالم ، به دست خالق و جاعل عوالم هستی است و این امور به مخلوقات واگذار نشده است. اما تشریعیات و دستورها و حلال و حرام ها از سمت خالق و جاعل هستی اعتبار شده و در این بخش این انسان ها هستند که با اراده خودشان باید تصمیم گیری کنند و کار در این امور به دست خود انسان هاست. مرد و زنی که به گناه با هم جمع می شوند نمی توانند گناه خود را به پای خالق هستی بنویسند و شمری که سر مقدس سیدالشهدا را جدا میکند نمی تواند عمل خبیث خود را مستقیما به خداوند نسبت داده و خود را از کرده اش بری کرده و خودش را در کرده اش مجبور شمرد.

ازدواج مثل همه ی دستورات شرعی خداوند باید توسط همه ی مکلفین اجرا و عمل شود و مرد و زن در این خطاب برابر هستند. انتخاب شوندگی بانوان آنان را از وظیفه ی خطیرشان در عمل به این امر الاهی باز نمی دارد. باور کنید اکثر مردان مجرد مومن در حسرت یافتن همسر مومنی چون خودشان سرگردان اند و آسان سازی شروط ازدواج و فرستادن واسطه های عاقل از طرف بانوان به سوی مردان مومنی که در جست و جوی همسری مومن هستند  می تواند این سنت حسنه را به نحو خوبی اجرا کند. 

از نظر بنده هیچ ایرادی ندارد که یک دختر مومن و منتظر واقعی با رعایت کامل حیای دینی و مذهبی ، یک ریش سفید و بزرگ تر و واسطه ی عاقلی در فامیل را از حال و روز خودش با خبر کند و از او برای فرستادن خواستگار و ازدواجش کمک بخواهد. تلاش برای ازدواج در میان دختران جوان همیشه همراه با ارتکاب حرام و به وسیله ی آرایش و جلوه گری نیست. ائمه ی جماعات و بزرگ ترهای فامیل و ریش سفیدان عاقل همیشه می توانند بهترین واسطه در امور خیر خصوصا ازدواج جوانان باشند.

حال اگر به هر دلیل ازدواج برای دختر مومنی میسر نشد و این بانوی مومنه از طرف مومنی خواستگاری نشد ، وظایف عمومی مومنان در آخرالزمان از عهده ی ایشان کنار نرفته و تمام دستورات عمومی شامل حال او خواهد بود. حسن تبعل و شوهر داری از آن جهت وظیفه زنان دانسته شده است که زوجه هستند اما از آن جهت که یک مومن آخرالزمانی هستند صرف نظر از جنسیتشان تمام وظایف محوله برای منتظران را مکلف خواهند بود. 

اگر در کتب مهدویت و نظایر آن نقش شوهرداری و تربیت فرزند را برای بانوان برجسته می کنند به این دلیل است که برای یک زن جوان هیچ وظیفه ای مثل شوهر داری یا تربیت فرزندان صالح دارای اولویت نیست. در مقام مرتب کردن وظایف منتظران ظهور ، نویسندگان مسلما اولویت اول را مورد تاکید بیشتری قرار می دهند تا مبادا کار بیرون از منزل یا تحصیلات عالیه یا کسب درآمد و دیگر اشتغالات ، زنان را از وظایف اصلی شان باز دارد. اما در صورت مهیا و فراهم نشدن مقدمات یک ازدواج خوب برای یک دختر مومن ، مسلما تکلیف اول که یک تکلیف خصوصی و با در نظر گرفتن نسبت زوجیت یا مادرشدن بود به صورت طبیعی از آن بانو ساقط شده ولی دیگر تکالیف منتظران ظهور که همانا تکالیف عمومی منتظران امام عصر است به قوت خودشان باقی خواهند ماند.

نکته آخر اینکه نباید در معنی کردن ایمان و پیدا کردن همسر مومن وسواس به خرج داد و به گونه ای سخت گیر شد که احدی از مردان روی زمین را هم رتبه و هم شان و کفو خود ندانست. بارها تذکر داده ایم که مساله ولایت فقیه به علت پیچیده بودن آن و مقدمات فراوانش نظیر پذیرش ولایت الله اولا و سپس ولایت رسول الله ثانیا و در آخر ولایت ائمه معصومین ثالثا ، که از سخت ترین مسائل و مباحث تفسیری و کلامی می باشد از طرف بسیاری از مردم به صورت صحیحش تصور نشده است. در مرحله ی آخر نیز هستند کسانی که اصل ولایت فقیه را پذیرفته اند ولی چه بسا در بحث مصداق خارجی دچار شبهات متعددی شده اند و در نهایت درک خوب و مطلوبی از این عنایت و لطف خداوندی به شیعیان در دوران غیبت ندارند.

من با شما در حقانیت نظریه ولایت فقیه و لزوم تبعیت بی چون و چرا از مصداق بحق مورد تایید مجلس محترم خبرگان در هر دوره و هر زمان ، هم رای و هم نظر هستم اما نمی پذیرم و لازم نمی دانم که لزوما همسرم هم باید مثل من در تمامی مسائل کلامی و این مساله ی خاص کلامی به این حد و اندازه از تحقیق رسیده باشد که بتواند معتقد به ولایت مطلقه فقیه باشد. قبل از مرحله ی پژوهش و تحقیق در یک مساله اعتقادی ، قبول داشتن و قبول نداشتن مساله ای ، صرفا یک تقلید عوامانه است و باد هواست. عوام اینگونه اند ؛ امروز با دیدن عکس کسی که دوستش دارند اشک میریزند و فردا با شنیدن یک شبهه شیطانی از رادیوهای بیگانه یا ماهواره ها ، به همان فرد ناسزا گویی می کنند.

من برای زندگی زناشویی ام و تربیت فرزندانم نیازمند همسر هستم و هر زن مومنه و شیعه ای می تواند این نقش را برای من ایفا کند. به همان ادله و براهینی که مدرک تحصیلی و قد و اندازه و سطح برخورداری از مواهب اقتصادی ، ملاک انتخاب همسر نبود و نیست ، شناخت دقیق و عالمانه از نظریه ولایت فقیه نیز در انتخاب همسر لازم و ضروری نیست.

ما در آخرالزمان هستیم و در آخرالزمان یافتن همسر و همراهی فقط با نمره ی قبولی ، بسیار سخت و دشوار است تا چه رسد به نمره های عالی.

انتخاب با شماست از ما و بر ما گفتن بود... 

--------------------------------------------------------------------------

خواننده گرامی! لطفا سوالات و نکات مبهمی که در ذهن مبارکتان ایجاد شده است را در بخش نظرات مطرح کنید تا بحث به شکل کامل تری ادامه پیدا کند. از همکاری شما متشکرم